درباره

صداي خنده ها ي پيچيده در گوشهايم هنوز زنگ مرگ دارد. با همان منگوله مضحك. ما بسته اين اسناديم. آويزان و گاه حس مي كني جهان وارونه مي شود و معلق اگر نگنجيم در اين چهارچوب كذايي! عمر مي آيد و لحظه لحظه آب مي شود مقابل چشممان بي آنكه درنگ لحظه ها را بسنجيم به ترازوي آتشين. رنگ خاكستري ما رنگ درد گنگي است. تو حس مي كني عمر است عمر تو عمر ما! خيال باطل بودن، روي جاده ها قدم زدن و قدم زدن تا كجا؟ كدام ما به قربانگاه مي رسيم ؟ كداميك از ما ؟ بگو!
-

اینجا هیچ خبری نیست!

لینک وبلاگ : http://akks-me.blogfa.com/

.

گزارش تخلف
بعدی